قمبوان

قمبوان

قمبوان
قمبوان

قمبوان

قمبوان

زنان جایگاه و حقوق

زنان، جایگاه و حقوق

بخش دوم این مجموعه، به احادیثى در باره جایگاه زن و خاستگاه‏اجتماعى او اختصاص یافته است و نخست روایاتى در زمینه ارزش فرزنددختر و مبارزه اسلام با افکار جاهلى در این خصوص، بازگو مى‏شود. ذکراین روایات، از دو نظر براى ما قابل توجه است، یکى تاکید بر بطلان این‏تفکر جاهلى که هنوز رسوبات آن در گوشه و کنار مشاهده مى‏شود; یعنى‏تفاوت گذاشتن میان فرزند دختر و پسر، و دیگر اینکه نشان‏دهنده تلاش‏جدى و پى‏گیر اسلام و اولیاى عظیم‏الشان آن در دفاع از ارزشهاى انسانى‏زن، و طرد فرهنگ منحط دوران جاهلى است. اسلام کوشش کرده است‏این واقعیت در جامعه تثبیت‏شود که داشتن فرزند دختر یک ارزش است ونه ضد ارزش، و زن و مرد از نظر حقیقت انسانى داراى یک منزلت هستندو تفاوتى میان آن دو نیست.

بهترین فرزندانتان

1. پیامبر اکرم(ص):

خیر اولادکم البنات; (1) .

دختران، بهترین فرزندان شما هستند.

خوش‏قدمى زن

2. پیامبر اکرم(ص):

من المراة ان یکون بکرها جاریة; (2) .

از میمنت و خوش‏قدمى زن، این است که اولین فرزندش دختر باشد.

دختر، چه خوب فرزندى است!

3. پیامبر اکرم(ص):

نعم الولد، البنات; ملطفات مجهزات، مؤنسات، مبارکات،مفلیات; (3) .

دختران چه فرزندان خوبى هستند! چرا که گرم و با لطافتند، آماده‏به خدمتند، انس‏گیر و با الفتند، با برکتند، و پاکیزه‏اند.

نعمت‏یا حسنه

4. امام صادق(ع):

البنات حسنات و البنون نعمة و انما یثاب على الحسنات ویسال عن النعمة; (4) .

دختران، حسنه و نیکى‏اند، و پسران، نعمتند. و همانا بر حسنات‏ثواب و پاداش داده مى‏شود ولى از نعمت‏سؤال و بازخواست‏مى‏گردد.

یکى از جنبه‏هاى حسنه بودن دختران، خود وجود آنان و بها دادن به‏آنهاست، چرا که مبارزه‏اى عملى با فرهنگ جاهلى است. از جانب دیگرحسنه شمردن آنها این توهم غلط را نفى مى‏کند که آنان سربار زندگى‏اند، بااین گمان که این فرزندان پسر هستند که مى‏توانند بارى را از دوش پدر ومادر بردارند. در روایت‏بعدى، بهشت، پاداش کسانى معرفى شده است که‏داراى فرزند دخترند. واضح است که صرف داشتن فرزند دختر نمى‏تواندچنین پاداشى را به دنبال داشته باشد بلکه در یک فضاى اسلامى و در یک‏زندگى سالم با شرایط مورد توجه اسلام، چنین ارزشهایى نیز معنا پیدامى‏کند و داشتن فرزند دختر و حضور او یک ارزش به شمار خواهد رفت.

در مسیر بهشت

5. پیامبر اکرم(ص):

من عال ثلاث بنات او ثلاث اخوات وجبت له الجنة.

قیل: یا رسول الله! واثنتین؟

قال: واثنتین.

قیل: یا رسول الله! و واحدة؟

قال: و واحدة; (5) .

کسى که سه دختر یا سه خواهر را سرپرستى کند; بهشت‏بر اوواجب گردد.

گفته شد: اى رسول خدا! دو تا نیز؟

فرمود: دو تا نیز.

گفته شد: اى رسول خدا! یکى نیز؟

فرمود: یکى نیز.

مبارزه با یک پدیده فرهنگى غلط در جامعه که سالها ریشه دوانده وزدودن آثار آن، طبیعى است که نیازمند سالها تلاش و کار مستمر فرهنگى‏و علمى است. و چندان جاى شگفتى نیست که هنوز در میان جامعه‏اسلامى و اصحاب پیامبر اکرم(ص) و حتى یاران امامان(ع) کسانى باشند که‏رگه‏هایى از فرهنگ غلط دوران جاهلیت در باره زن و دختر درباورهایشان جاى داشته باشد و آثار آن در گوشه و کنار، میان گفتار وکردارشان ظاهر گردد. روایات بعدى نشان دهنده این واقعیت است.

گل خوشبو

6. این مژده به پیامبر اکرم(ص) داده شد که داراى دخترى شده است.حضرت(ص) به چهره اصحابش نگاه کرد و آثار کراهت و ناخشنودى را درآنها مشاهده نمود; فرمود:

ما لکم! ریحانة اشمها و رزقها على الله عز و جل. و کان(ص) ابابنات; (6) .

شما را چه مى‏شود! گیاه خوشبویى است که آن را مى‏بویم و روزى اوهم، بر عهده خداوند عز و جل است. و حضرت(ص) پدر چندین‏دختر بود.

7. جارود بن‏منذر:

قال لی ابوعبدالله(ع): بلغنی انه ولد لک ابنة فتسخطها; و ماعلیک منها؟ ریحانة تشمها و قد کفیت رزقها، و کان رسول‏الله(ص) ابا بنات. (7) .

حضرت صادق(ع) به من فرمود: به من خبر رسیده که داراى دخترى‏شده‏اى، اما براى آن ناراحت و خشمناکى; چه ضررى به تو دارد؟گیاه خوشبویى است که آن را مى‏بویى و روزى‏اش هم که به عهده تونیست; رسول خدا(ص) پدر چندین دختر بود.

از همین روایات مى‏توان به درجه بى‏مهرى و تحقیر زن و دختر دردوران ظهور اسلام از همین روایات پى برد چرا که بعد از حدود یک قرن‏از پیدایش اسلام و مبارزه علیه ظلمى که در حق زنان مى‏رفت، هنوز نیزآثار آن حتى در میان برخى مؤمنانى که با معارف اهل‏بیت(ع) نیز آشنایى‏داشتند مشاهده مى‏شد. طبیعى است که در چنین بینشى، آن مادرى نیز که‏چنین فرزند مغضوبى را به دنیا آورد مورد سرزنش و تحقیر باشد. روایت‏بعدى گویاى همین امر است.

به من خیانت کرده!

8. یکى از اصحاب امام صادق(ع):

تزوجت‏بالمدینة فقال لی ابوعبدالله(ع): کیف رایت؟

فقلت: ما راى رجل من خیر فی امراة الا و قد رایته فیها، ولکن خانتنی.

فقال: و ما هو؟

قلت: ولدت جاریة!

فقال: لعلک کرهتها; ان الله عز و جل یقول: «آباؤکم و ابناؤکم‏لا تدرون ایهم اقرب لکم نفعا (8) »; (9) .

در مدینه ازدواج کردم. پس از آن، امام صادق(ع) از من در باره‏همسرم پرسید: او را چگونه دیدى؟

عرض کردم: هیچ مردى، خیرى را در زنى ندید مگر اینکه من آن رادر همسرم دیدم، اما به من خیانت کرد!

حضرت(ع) فرمود: چه خیانتى؟

عرض کردم: دخترى زایید!

حضرت(ع) فرمود: شاید تو این دختر را خوش ندارى [ولى بدان که]خداوند عز و جل مى‏فرماید:

«پدرانتان و فرزندانتان، شماها نمى‏دانید کدام یک از آنان براى شماسودمندترند».

این گونه برخوردها ناشى از ضعف ایمان و غفلت از ارزشهاى انسانى‏و اسلامى است، و همان گونه که در وایت‏بعدى آمده این خداى متعال‏است که به هر کس بخواهد پسر مى‏دهد و به هر کس بخواهد دخترمى‏بخشد; چنان که مى‏فرماید:

«یهب لمن یشاء اناثا و یهب لمن یشاء الذکور». (10) .

انتخاب خداوند تعالى

9. حسین بن‏سعید:

ولد لرجل من اصحابنا جاریة فدخل على ابی‏عبدالله(ع) فرآه‏متسخطا، فقال له: ارایت لو ان الله اوحى الیک ان اختار لک‏او تختار لنفسک، ما کنت تقول؟

قال: کنت اقول: یا رب! تختار لی.

قال: فان الله عز و جل قد اختار لک ... (11) .

مردى از اصحاب ما داراى فرزند دخترى شد. پس از آن به خدمت‏امام صادق(ع) رسید; حضرت(ع) او را خشمناک دید; به او فرمود: بگوببینم، اگر خداوند به تو وحى مى‏کرد که من براى تو انتخاب کنم یاتو براى خودت انتخاب مى‏کنى، چه مى‏گفتى؟

عرض کرد: مى‏گفتم: اى پروردگار! تو برایم انتخاب کن.

حضرت(ع) فرمود: خوب، خداى عز و جل براى تو [دختر را]برگزیده است ... .

ارزش‏گذارى قرآن

10. هنگامى که اسماء بنت‏عمیس، به همراه شوهرش، جعفرابن‏ابى‏طالب از حبشه برگشت، وارد بر زنان پیامبر اکرم(ص) شد و گفت:

هل فینا شى‏ء من القرآن؟

قلن: لا.

فاتت رسول الله فقالت: یا رسول الله! ان النساء لفی خیبة وخسار!

فقال: و مم ذلک؟

قالت: لانهن لا یذکرن بخیر کما یذکر الرجال. فانزل الله «ان‏المسلمین والمسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین والقانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات والخاشعین و الخاشعات و المتصدقین و المتصدقات و الصائمین والصائمات و الحافظین فروجهم و الحافظات و الذاکرین الله‏کثیرا و الذاکرات اعد الله لهم مغفرة و اجرا عظیما (12) »; (13) .

آیا چیزى از آیات قرآن در باره ما نازل شده؟

گفتند: نه.

لذا اسماء به محضر رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: اى رسول خدا!زنان در ناکامى و خسارتند!

پیامبر(ص) فرمود: به چه خاطر؟ عرض کرد: زیرا آن گونه که مردان‏به خوبى و خیر یاد مى‏شوند، از آنان یاد نمى‏شود.

پس از آن بود که خداوند این آیه را نازل فرمود:

«همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان، و مردان مؤمن و زنان مؤمن،و مردان اطاعت‏پیشه خاضع و زنان اطاعت‏پیشه خاضع، و مردان‏راستگو و زنان راستگو، و مردان بردبار و زنان بردبار، و مردان‏باخشوع و زنان باخشوع، و مردان صدقه‏دهنده و زنان صدقه‏دهنده،و مردان روزه‏دار و زنان روزه‏دار، و مردان خودنگه‏دار، و زنان‏خودنگه‏دار، و مردانى که فراوان به یاد خدایند و زنان این گونه،خداوند براى آنان مغفرت و پاداشى بزرگ را آماده کرده است‏».

ملاحظه مى‏شود که زن و مرد در پیشگاه خداوند تعالى در اوصاف‏ستوده و ارزشهاى انسانى یکسانند و ملاک برترى، عبارت از فضایل واعمال شایسته‏اى است که هر کدام دارا هستند و بر همین اساس است که رروایت‏بعدى، ارزش یک زن، بیشتر از هزار مرد به شمار رفته است.

بهتر از هزار مرد ناصالح

11. امام صادق(ع):

الامراة الصالحة خیر من الف رجل غیر صالح; (14) .

زن صالح، به از هزار مرد ناصالح است.

نشانه ایمان

12. پیامبر اکرم(ص):

کلما ازداد العبد ایمانا ازداد حبا للنساء; (15) .

بنده هر چه ایمانش را فزونى دهد، محبتش بر بانوان بیشتر خواهدشد.

محبوب انبیا(ع)

13. امام صادق(ع):

من اخلاق الانبیاء حب النساء; (16) .

محبت‏به زنان از اخلاق انبیا است.

بیشترین خیر

14. امام صادق(ع):

اکثر الخیر فى النساء; (17) .

بیشترین خیر و خوبى در زنان است.

در تاکید بر این سخن شریف، مناسب مى‏نماید پاسخ امام صادق(ع) به‏پرسش فضیل را بازگو کنیم. او مى‏گوید: به امام(ع) عرض کردم: مردم سخنى‏مى‏گویند و آن اینکه بیشتر اهل آتش در روز قیامت، زنان هستند! امام(ع) دررد این حرف به پاسخى نقضى استناد جستند و فرمودند: این چه سخن‏بیجایى است؟! در حالى که یک مرد در آخرت، گاه با هزار نفر از زنان دنیادر کاخى از در یک پارچه ازدواج مى‏کند!

قلت له: شى‏ء یقوله الناس: ان اکثر اهل النار یوم القیامة النساء. قال:و انى ذلک؟! و قد یتزوج الرجل فی الآخرة الفا من نساء الدنیا فی قصرمن درة واحدة. (18) .

مصونیت اجتماعى

15. امام صادق(ع):

قال رسول الله(ص): لا حرمة لنساء اهل الذمة ان ینظر الى‏شعورهن و ایدیهن; (19) .

به نقل از رسول خدا(ص): نگاه کردن به موها و دستان زنان اهل ذمه‏مانعى ندارد.

مساله حرمت نگاه به زنان نامحرم تنها ناشى از این نیست که شخص‏ناظر دچار مفسده و انحراف مى‏شود بلکه یک دلیل مهم آن احترامى است‏که زن مسلمان دارد و باید از دیده بیگانه مصونیت داشته باشد; حتى اگرنگاه عادى باشد. از این‏رو زنان غیرمسلمان که حتى به عنوان اهل ذمه درجامعه اسلامى زندگى مى‏کنند چنین حرمتى را دارا نیستند و نگاه به مواضع‏عادى بدن آنان حرمتى ندارد. البته این احتمال نیز هست که چون زنان‏غیر مسلمان معمولا احساس وظیفه‏اى در پوشاندن سر و دست نمى‏کنند،نگاه معمولى به آنان منعى ندارد. ولى به هر حال مصونیتى که زن مسلمان‏از این جهت دارد حاکى از احترام و حرمتى است که اسلام براى او قایل‏شده است، تا جایى که حتى چشم دوختن به او، از پشت‏سر نیز موردنکوهش قرار مى‏گیرد. به روایت‏بعدى توجه کنید.

حرمت‏بدار!

16. ابوبصیر به امام صادق(ع):

الرجل تمر به المراة فینظر الى خلفها.

قال: ایسر احدکم ان ینظر الى اهله و ذات قرابته؟

قلت: لا.

قال: فارض للناس ما ترضاه لنفسک; (20) .

زن از کنار مرد عبور مى‏کند و مرد به پشت‏سر او نگاه مى‏دوزد،(چگونه است؟)

امام(ع) فرمود: آیا کسى از شما را خوش مى‏آید که به پشت‏سرخانواده و نزدیکانش نگاه دوخته شود؟

عرض کردم: نه.

فرمود: پس آنچه را براى خودت مى‏پسندى براى مردم بپسند.

سفارش شدگان

17. پیامبر اکرم(ص):

اوصانی جبرئیل بالمراة حتى ظننت انه لاینبغی طلاقها الا من‏فاحشة مبینة; (21) .

جبرئیل، آن قدر در باره زن، به من سفارش کرد که گمان کردم طلاق‏زن سزاوار نیست مگر در جایى که آشکارا مرتکب فحشا گردد.

18. پیامبر اکرم(ص):

استوصوا بالنساء خیرا فانهن عندکم عوان; (22) .

سفارش مرا در باره نیکى کردن به زنان بپذیرید چرا که آنان نزد شمااسیرند.

روایات متعددى در زمینه احسان و احترام به زنان وجود دارد که ازگنجایش این مجموعه بیرون است. (23) توجه به نیازهاى مادى و معنوى‏بانوان و عفو و گذشت و سعه صدر در باره آنان، مسایلى است که درروایات بعدى نیز شاهد تاکید بر آنها خواهیم بود.

وقت ویژه

19. ابو سعید خدرى:

جاءت امراة الى رسول‏الله(ص) فقالت: یا رسول‏الله! ذهب الرجال‏بحدیثک فاجعل لنا من نفسک یوما ناتک فیه تعلمنا مماعلمک الله.

قال: اجتمعن یوم کذا فی موضع کذا و کذا. فاجتمعن فاتاهن‏النبی(ص) فعلمهن مما علمه الله; (24) .

زنى به حضور رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: اى رسول خدا!مردان همه سخن شما را نصیب خود کرده و بردند، پس براى ما نیزاز جانب خود، روزى را قرار ده که در آن روز به حضور شما برسیم‏تا از آنچه خداوند به شما آموخته است‏به ما تعلیم دهى.

حضرت(ص) فرمود: فلان روز، در فلان جا اجتماع کنید. آنان نیز درآنجا در وقت مقرر گرد آمدند و پیامبر اکرم(ص) نزد آنان رفت و ازآنچه خداوند به او تعلیم داده بود به آنان آموخت.

در میدان جنگ

20. امام باقر(ع) و امام صادق(ع):

ان رسول‏الله(ص) خرج بالنساء فی الحرب حتى یداوین الجرحى،و لم یقسم لهن من الفی‏ء و لکنه نفلهن; (25) .

رسول خدا(ص) زنان را در جنگ به همراه برد تا زخمیان را مداواکنند، و از غنایم جنگ، سهمیه‏اى براى آنان قرار نداد ولى به عنوان‏بخشش و هبه، سهمى به آنان داد.

استفاده از سهمیه غنایم به صورت مقرر، منوط به حضور مستقیم درصحنه نبرد است و این وظیفه مردان است، اما این مانع از آن نبود که پیامبراکرم(ص) از زحمات زنان در کمک به سربازان اسلام، قدردانى عملى کند. عنایت ویژه‏اى که اولیاى عظیم‏الشان اسلام بویژه پیامبر اکرم(ص)، به‏ارج‏گذارى مقام زن دارند شامل جنبه‏هاى گوناگونى مى‏شود که در این‏روایات به گوشه‏هایى از آنها اشاره مى‏شود. روایت‏بعدى نیز مؤید همین‏امر است.

مادر پاکدامن

21. امام صادق(ع):

طوبى لمن کانت امه عفیفة; (26) .

خوشبخت کسى است که مادرش پاکدامن باشد.

جلوه‏گاه صبر

22. امام صادق(ع) از پدر بزرگوارش:

ان الله تبارک و تعالى جعل للمراة صبر عشرة رجال، فاذاحملت زادها قوة عشرة رجال اخرى; (27) .

خداى تبارک و تعالى براى زن، صبر و تحمل ده مرد را قرار داده‏است و آنگاه که زن، باردار مى‏شود خداوند نیروى ده مرد دیگر را به‏آن مى‏افزاید.

پاداش مرزدارى و شهادت

23. امیرالمؤمنین(ع):

ذکر رسول‏الله(ص) الجهاد، فقالت امراة لرسول‏الله(ص): یارسول‏الله! فما للنساء من هذا شی‏ء؟

فقال: بلى، للمراة ما بین حملها الى وضعها الى فطامها من الاجرکالمرابط فی سبیل الله، فان هلکت فیما بین ذلک کان لها مثل‏منزلة الشهید; (28) .

رسول خدا(ص) در باره جهاد سخن گفت. زنى به رسول خدا(ص) عرض‏کرد: اى رسول خدا! پس براى زنان از این جهاد بهره‏اى نیست؟

فرمود: بلى; براى زن در فاصله باردارى تا وضع حمل و بعد از شیرگرفتن طفل، پاداشى همانند پاداش مجاهدى است که در مرز، در راه‏خدا به مرزبانى مشغول است، و اگر در این فاصله جان بدهد براى اوپاداشى همانند مقام و منزلت‏شهید خواهد بود.

نکته قابل توجه آنکه، پیامبر(ص) پرورش طفل در دوران باردارى وبعد از آن را همانند مرزبانى از حدود و ثغور اسلامى شمرده است و جان‏دادن در آن میان را چون شهادت در راه خدا; چرا که او نیز وظیفه پرورش‏فرزندان اسلام و حفظ قدرت جامعه اسلامى در سایه وجود فرزندانى‏صالح را به عهده دارد و زن در این راه، ممکن است تا سر حد جان دادن نیزبه پیش رود.

شیرمادر

24. پیامبر اکرم(ص):

لیس للصبی لبن خیر من لبن امه; (29) .

براى فرزند، شیرى بهتر از شیر مادرش نیست.

گرچه مفاد این سخن شریف، بیشتر ناظر به مصلحت فرزند است که‏مناسب‏ترین شیر براى او شیرمادر است، ولى مى‏تواند حاکى از احترام وتجلیلى باشد که اسلام براى مادر قایل است که فرزندش را خود شیر بدهد،و پدر نیز توجه داشته باشد که شیر مادر از هر غذاى دیگر، حتى از شیرمادران دیگر، مفیدتر است، و این خود یک نوع احساس نیاز به همسر رادر شوهر ایجاد خواهد نمود.

روایت‏بعدى، فلسفه یکى از تفاوتهاى حقوقى میان زن و مرد رابیان مى‏کند.

مرد در خدمت همسر

25. حضرت رضا(ع) در بخشى از پاسخهاى خویش به پرسشهاى‏محمد بن‏سنان در زمینه علل و فلسفه احکام نوشت:

و علة اعطاء النساء نصف ما یعطى الرجل من المیراث، لان‏المراة اذا تزوجت اخذت و الرجل یعطی فلذلک وفر على‏الرجال، و علة اخرى فی اعطاء الذکر مثلی ما یعطى الانثى، لان‏الانثى فی عیال الذکر ان احتاجت و علیه ان یعولها و علیه نفقتهاو لیس على المراة ان تعول الرجل و لا تؤخذ بنفقته اذا احتاج،فوفر الله على الرجال لذلک و ذلک قول الله عز و جل:«الرجال قوامون على النساء بما فضل الله بعضهم على بعض و بماانفقوا من اموالهم (30) »; (31) .

علت پرداخت نصف مقدار میراث مردان به زنان، این است که زن‏هنگام ازدواج مى‏گیرد و مرد مى‏پردازد و لذا میراث براى مردان‏زیادتر شده است، علت دیگر پرداخت دو برابر سهم زن به مرد، این‏است که زن اگر نیاز داشته باشد تحت‏سرپرستى مرد است وسرپرستى و هزینه او بر عهده مرد است; در حالى که بر زن چنین‏وظیفه‏اى نیست که مرد را اداره کند و از او در صورتى که مرد نیازنیز داشته باشد خرجى گرفته نمى‏شود.

پس بدین خاطر است که خداوند براى مرد سهم بیشترى قرار داده‏است، و این همان سخن خداوند عزوجل است که:

«مردان سرپرست و عهده‏دار زنانند، به خاطر آنچه که خداوندبعضى از آنان را بر بعضى دیگر برترى داده است و نیز به علت‏هزینه‏هایى که مردان از اموال خویش مى‏پردازند.»

روایات دیگرى نیز در این باره وجود دارد. (32) .

پاسدارى ارزشها، صیانت جمال

26. امیرالمؤمنین(ع):

صیانة المراة انعم لحالها و ادوم لجمالها; (33) .

صیانت و نگهدارى زن، به حالش مفیدتر و جمالش را پردوام‏تراست.

زکات زیبایى

27. امیرالمؤمنین(ع):

زکاة الجمال، العفاف; (34) .

زکات زیبایى و جمال، پاکدامنى است.

رسم آزادگان

28. امیرالمؤمنین(ع):

ان الحیاء و العفة من خلائق الایمان و انهما لسجیة الاحرار وشیمة الابرار; (35) .

همانا حیا و عفت، از آداب و صفات ایمان است، و آن دو از خلق وخوى آزادگان و رسم نیکان است.

حیا و پاکدامنى، نشانه آزادگى و جوانمردى و لازمه ایمان است ومردان و زنان، همه نیازمند آنند ولى خداوند متعال به بانوان به خاطرساختار وجودى و جایگاهى که در جامعه دارند حیا و آزرم بیشترى‏عنایت فرموده است و از این جهت، مسؤولیت‏بیشترى را بر دوش‏مى‏کشند. حیا و عفت‏براى همه امرى نیک و لازم است اما براى آنان‏لازمتر است. حیا نشانه آزادگى است و مردان و زنان آزاده آنانند که‏پاکدامن و باحیا باشند، و اگر حریت‏به معناى واقعى کلمه وجود داشته‏باشد صفات نیکوى دیگر نیز وجود خواهد داشت. زنان و مردان مسلمان ومتعهد، آزادى را در صفاتى مى‏جویند که در روایت‏بعدى بر آنها تاکید شده‏است.

حیا و آزادى

29. امام صادق(ع):

خمس خصال من لم‏تکن فیه خصلة منها فلیس فیه کثیر مستمتع،اولها: الوفاء، و الثانیة: التدبیر، و الثالثة: الحیاء، و الرابعة:حسن الخلق، و الخامسة - و هی تجمع هذه الخصال: - الحریة; (36) .

پنج‏خصلت است که اگر کسى یکى از آنها را نیز نداشته باشد، در اوبهره‏مندى چندانى نیست. اول از آنها وفادارى است. دوم، تدبیر;سوم، حیا، چهارم، حسن خلق، و پنجم که جامع این خصلتهاست،آزادگى است.

خصلتهاى نیک

30. امیرالمؤمنین(ع):

خیار خصال النساء شرار خصال الرجال: الزهو و الجبن والبخل. فاذا کانت المراة مزهوة لم تمکن من نفسها، و اذا کانت‏بخیلة حفظت مالها و مال بعلها، و اذا کانت جبانة فرقت من کل‏شی‏ء یعرض لها; (37) .

بهترین خصال زنان، بدترین خصلتهاى مردان است و آنها عبارتند از:کبر و ترس و بخل، زیرا زمانى که زن (در برابر بیگانه) متکبر وگردن‏فراز باشد خویش را رام نخواهد کرد، و آنگاه که بخیل باشدمال خود و شوهرش را حفظ خواهد نمود، و هنگامى که کم‏جرات‏بود [خطر نخواهد کرد و] از هر چیزى که براى او پیش آید نگران‏خواهد شد و پرهیز خواهد نمود.

از این روایت‏شریف، این اصل را باید استفاده کنیم که نباید به زن ومرد از نظر ساختار وجودى در پذیرش مسؤولیتها و وظایف در تمام ابعادبه یک دید نگاه شود بلکه چه بسا صفتى براى مرد به عنوان یک نقطه‏ضعف و عیب محسوب شود ولى براى زن نقطه‏اى مثبت و امرى با ارزش به‏شمار رود، همین خصلت ترس براى مردان به خاطر وظیفه‏اى که در حفظحقوق خود و خانواده و اجتماع دارند امرى ناپسند است اما زنان به خاطرمحدودیتهاى بیشترى که در دفاع از خود دارند و از طرف دیگر، بیشترمورد طمع و هجوم افکار ناپاکان قرار مى‏گیرند نیاز به احساس نگرانى وخطر گریزى و خوف مواجه شدن با زمینه‏هاى هجوم و دستبرد به خویش‏را دارند تا احتیاط بیشترى نموده و از افتادن در دامهایى که امکان گریزبراى آنان نیست مصون باشند، و این امر منافاتى با اداى مسؤولیتهاى‏اجتماعى ندارد. در زمینه بخل و تکبر نیز به همین بیان; البته تشخیص‏موارد مطلوبیت این صفات از موارد دیگر، کار مشکلى نیست.

بیرون از خانه

31. امام صادق(ع):

لا ینبغی للمراة ان تجمر ثوبها اذا خرجت [من بیتها]; (38) .

هنگامى که زن از خانه‏اش خارج مى‏شود سزاوار نیست که لباسش راخوشبو کند.

از زن و مرد مسلمان، رعایت مسایل بسیارى به عنوان امور احتیاطى‏خواسته شده است، چرا که عدم توجه به آنها احتمال گرفتار آمدن به گناه یاارتکاب گناه بالاتر را افزایش مى‏دهد. این تذکرها، در حقیقت زنگ‏خطرهایى است که هشیارى مرد و زن مسلمان را مى‏طلبد و بى‏توجهى به‏آنها و در واقع نزدیک شدن به دانه‏هاى اطراف دام، خطر افتادن در آن را به‏دنبال دارد. روایات بعدى نیز در همین موضوع قرار مى‏گیرد.

بوى خوش براى بیگانه!

32. پیامبر اکرم(ص):

ایما امراة تطیبت لغیر زوجها لم تقبل منها صلاة حتى تغتسل من‏طیبها کغسلها من جنابتها; (39) .

«هر زنى که خود را براى غیر شوهرش خوشبو کند هیچ نمازى از اوپذیرفته نمى‏شود تا همان گونه که به خاطر جنابت غسل مى‏کند،براى این بوى خوش نیز غسل کند. (40) .

پوشش مناسب

33. امیرالمؤمنین على(ع):

کنت قاعدا فی البقیع مع رسول الله(ص) فی یوم دجن و مطر اذمرت امراة على حمار، فهوت ید الحمار فی وهدة فسقطت المراة‏فاعرض النبی(ص) بوجهه.

قالوا: یا رسول‏الله! انها متسرولة.

قال: اللهم اغفر للمتسرولات - ثلاثا. یا ایها الناس! اتخذواالسراویلات فانها من استر ثیابکم و حصنوا بها نساءکم اذاخرجن; (41) .

در روزى تار و بارانى به همراه رسول خدا(ص) در بقیع نشسته بودم‏که زنى سوار بر درازگوشى عبور کرد. ست‏حیوان، داخل گودالى‏افتاد و زن به زمین خورد. لذا پیامبر(ص) چهره‏اش را برگرداند.

عرض کردند: اى رسول خدا! آن زن شلوار پوشیده است.

پیامبر اکرم(ص) سه بار گفت: «خدایا! زنانى که از شلوار استفاده‏مى‏کنند را مورد مغفرت قرار ده. [سپس فرمود: ] اى مردم! از شلواراستفاده کنید چرا که از پوشاننده‏ترین لباسهاى شما است، و با آن،زنانتان را هنگامى که از خانه خارج مى‏شوند مصونیت‏بخشید».

روشن است که ملاک، استفاده از لباسهایى است که تناسب بیشترى باحجاب و صیانت‏بانوان دارد، تحریک‏آمیز نیست و با عرف زنان باحجاب‏همخوانى بیشترى دارد. بنابراین، شامل هر نوع شلوار نمى‏شود. در همین‏خصوص، حدیث‏بعدى نیز مى‏تواند نشان‏دهنده ترغیب اسلام به حفظحدود و شؤون زن و مرد، و رعایت دوراندیشى و احتیاط باشد; البته اینهاهمه اقداماتى احتیاطى است که زمینه انحرافات احتمالى را از میان‏مى‏برد.

لباسهاى تحریک‏آمیز

34. «سعیدة‏» و «منة‏» خواهران محمد بن‏ابى‏عمیر:

دخلنا على ابی‏عبدالله(ع) فقلنا: تعود المراة اخاها؟

قال: نعم.

قلنا: تصافحه؟

قال: من وراء الثوب.

قالت احداهما: ان اختی هذه تعود اخوتها.

قال: اذا عدت اخوتک فلا تلبسی المصبغة; (42) .

بر امام صادق(ع) وارد شدیم و عرض کردیم: آیا زن به دیدار برادرانش‏مى‏رود؟

فرمود: بلى.

عرض کردیم: آیا به او دست مى‏دهد؟

فرمود: از پشت لباس.

یکى از آن دو گفت: این خواهر من به دیدار برادرانش مى‏رود.

فرمود: آنگاه که به دیدن برادرانت رفتى، لباس رنگارنگ [وتحریک‏آمیز] نپوش.

در کوچه و خیابان

35. امام صادق(ع) به نقل از پیامبر اکرم(ص):

لیس للنساء من سروات الطریق شی‏ء، و لکنها تمشی فی جانب‏الحائط و الطریق; (43) .

زنان از میان مسیر عبور نکنند، بلکه در کنار دیوار و راه حرکت‏کنند.

بر جاى او ننشین!

36. پیامبر اکرم(ص):

اذا جلست المراة مجلسا فقامت عنه فلا یجلس فی مجلسها احدحتى یبرد; (44) .

هنگامى که زن در جایى نشست، بعد از آنکه از آنجا برخاست کسى‏در جاى او ننشیند تا اینکه گرمى آن از بین برود.

حفظ حریم

37 . پیامبر اکرم(ص):

من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلا یبیت فی موضع یسمع‏نفسه امراة لیست له بمحرمة; (45) .

کسى که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، در جاى خلوتى که زنى‏نامحرم، صداى نفس او را مى‏شنود، نماند.

به شش سالگى که رسید

38. امام صادق(ع):

اذا بلغت الجاریة ست‏سنین فلا ینبغی لک ان تقبلها; (46) .

وقتى که دختر به سن شش سالگى رسید سزاوار نیست که او راببوسى.

روایات دیگرى نیز در این زمینه وجود دارد و از آنها استفاده مى‏شودکه نامحرم نباید دخترى که به سن شش سالگى رسیده است را ببوسد.چنان که بر دوش گرفتن و در دامن نشاندن آنان نیز، براى افراد بیگانه‏نکوهش شده است.

نگاه به بیگانه

39. پیامبر اکرم(ص):

اشتد غضب الله على امراة ذات بعل ملات عینها من غیر زوجها او غیر ذی محرم منها، فانها ان فعلت ذلک احبط الله عز و جل کل عمل عملته. فان اوطات فراشه غیره کان حقاعلى الله ان یحرقها بالنار بعد ان یعذبها فی قبره; (47) .

خشم خداوند بر آن زن شوهردارى که دیده‏اش را به غیر همسرش یانامحرمى بدوزد شدید است، چرا که اگر چنین کند خداوند همه‏اعمالى را که انجام داده است‏بى‏نتیجه خواهد گذاشت، و اگربیگانه‏اى را به بستر شوهرش راه دهد، بر خداوند است که او راعلاوه بر عذاب کردن در قبر، با آتش بسوزاند.

اى غیرتمندان!

40. امام صادق(ع) به نقل از امیرالمؤمنین(ع):

یا اهل العراق! نبئت ان نساءکم یدافعن الرجال فی الطریق، اماتستحون؟

اى اهل عراق باخبر شدم که زنان شما در راه با مردان برخوردمى‏کنند، آیا شرم نمى‏کنید؟

مرحوم کلینى مى‏گوید: در حدیث دیگرى آمده است که حضرت‏فرمود:

اما تستحیون و لا تغارون؟! نساءکم یخرجن الى الاسواق ویزاحمن العلوج; (48) .

آیا حیا نمى‏کنید و به غیرت نمى‏آیید؟! زنانتان به بازارها وفروشگاهها مى‏روند و با افراد بى ایمان و لاابالى برخورد مى‏کنند؟

پى‏نوشتها:

1) مستدرک الوسائل، ج‏15، ص‏116.

2) همان، ص‏111.

3) وسائل الشیعه، ج‏15، ص‏100.

4) همان، ص‏104.

5) من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص‏482، و وسائل الشیعه، ج‏15، ص‏105.

6) من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص‏481.

7) وسائل الشیعه، ج‏15، ص‏102.

8) سوره نساء(4)، آیه‏11.

9) وسائل الشیعه، ج‏15، ص‏101.

10) سوره شورى (42)، آیه 49، «به هر کس بخواهد دخترانى مى‏بخشد و به هر کس بخواهد فرزندان‏پسر مى‏بخشد».

11) وسائل الشیعه، ج‏15، ص‏102.

12) سوره احزاب (33)، آیه 35.

13) مجمع البیان، ج‏8، ص‏358.

14) وسائل الشیعه، ج‏14، ص‏123.

15) بحارالانوار، ج‏103، ص‏228.

16) کافى، ج‏5، ص‏320.

17) وسایل الشیعه، ج‏14، ص‏11.

18) من لایحضره الفقیه، ج‏3، ص‏468.

19) همان، ص‏149.

20) همان، ص‏145. و نیز به همین مضمون: مستدرک الوسایل، ج‏14، ص‏273.

21) همان، ص‏121.

22) مستدرک الوسایل، ج‏14، ص‏251 و نیز ص‏253.

23) از جمله: وسایل الشیعه، ج‏14، صص 121 - 122.

24) میزان الحکمة، ج‏9، ص‏97.

25) بحارالانوار، ج‏19، ص‏184.

26) همان، ج 5، ص 285.

27) همان، ج 103، ص 241.

28) من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص‏561.

29) بحارالانوار، ج‏103، ص‏323.

30) سوره نساء(4)، آیه 34.

31) علل الشرایع، ص‏570.

32) نک: علل الشرایع، ص‏570 - 571.

33) مستدرک الوسایل، ج 14، ص 255.

34) همان.

35) غرر الحکم و درر الکلم ترجمه و شرح خوانسارى، ج‏2، ص‏584.

36) بحارالانوار، ج‏74، ص‏175.

37) نهج‏البلاغه، ص‏509، حکمت 234.

38) کافى،ج‏5، ص‏519; من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص‏440.

39) من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص‏440; کافى، ج‏5، ص‏507.

40) تشبیه در اینجا مى‏تواند ناظر به اصل لزوم این کار باشد. چه اینکه مى‏تواند مربوط به تشابه درشستن تمام بدن باشد. نک: مرآة العقول، ج‏20، ص‏319.

41) تنبیه الخواطر، ج‏2، ص‏78; مستدرک الوسائل، ج‏3، ص‏243.

42) وسائل الشیعه، ج‏14، ص‏152.

43) همان، ص‏132.

44) من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص‏467.

45) تنبیه الخواطر، ج‏2، ص‏91.

46) وسائل الشیعه، ج‏14، ص‏171.

47) همان، ص‏172.

48) همان، ص‏176.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد